فلیسیتی، زن اغواگر، با استفاده از مهارت های دهانی خود برای کمک به تمرکز، به هم دانشگاهی خود در تکمیل یک مقاله علمی کمک می کند، که منجر به یک جلسه داغ شور و شوق بین این دو در خوابگاه آنها می شود
فلیسیتی با ناامیدی از همکلاسی خود در خوابگاه ملاقات می کند، که منجر به یک تبادل پرشور می شود. آنها قبل از درگیر شدن در عشق ورزی پرشور به اوج رضایت بخش می رسند.