کیلی کی، یک نوجوان شیطون، یک سارق را مسخره می کند، فقط برای اینکه با عضو عظیمش ساکت شود. او که قادر به مقاومت نیست، مشتاقانه او را خوشحال می کند، که منجر به یک برخورد وحشیانه و خشن می شود. ناله های او در اتاق می پیچد، زیرا او با شدت گرفته شده است، هر حرکت او تبادل پرشور آنها را تشدید می کند.