نوجوان خشمگین ترک، آنیا کری، هوس یک مرد مسن تر را دارد تا اشتهای سیری ناپذیر او را برآورده کند. پدربزرگ قدم برمی دارد و از خروس کلفتش رونمایی می کند. او مشتاقانه آن را عمیق می برد و از برخورد پرشور آنها لذت می برد. ناله های او در حالی که او بی امان او را سوراخ می کند، اکو می شود.