ناتاشا نیس، یک سبزه خشمگین، به یک سه نفری داغ می رود و دو خروس تپنده را به طرز ماهرانه ای خشنود می کند. او ماهرانه سوار می شود و سوار می شود، اشتهای سیری ناپذیر او عمل را هدایت می کند. اوج صورت او را پوشیده از تقدیر داغ می بیند و میل او را بیشتر می کند.