یک نوجوان شیطون با اشتیاق به مهمانی، مدیسون را به یک سواری وحشیانه دعوت می کند. پس از یک شب خشن، او با شور و شوق بیدار می شود و هوس لعنتی هاردکور می کند. برادر ناتنی او مشتاق است که او را مجبور کند، او را کتک بزند و بیدمشک تنگش را در موقعیت های مختلف بگیرد.