خدمتکار مطیع من پس از یک روز طولانی در دفتر، به خانه برمی گردد تا معشوقه اش را راضی کند. او مشتاقانه خروس بزرگ معشوقه خود را در دهانش می گیرد و مهارت های دهانی خود را نشان می دهد. معشوقه در حالی که خدمتکار او را عمیقاً در گلو می کشد، از خوشحالی ناله می کند.