بریتنی امبر، یک بلوند بی تنه، هوس لعنتی هاردکور دارد. چهار گل میخ سیاه، خروس های تپنده در دست، مشتاقانه منتظر او هستند. او مشتاقانه یکی را می بلعد، سپس تسلیم فشارهای بی امان می شود، هر کنده سیاهی اعماق او را کاوش می کند. عیاشی بین نژادی وحشیانه و خشن آشکار می شود.