دو برده جوان، زنجیر شده و دهان بسته، در انتظار هوس های معشوقه خود هستند. او می رسد، توسط عشق ممنوعه آنها اغوا شده و یک جشن نفسانی برگزار می کند. اسپرما باران را با استفاده و سوء استفاده از آنها در یک عیاشی سیاه چال می بارد. اسارت آنها، یک فتیش وسوسه انگیز، فقط اروتیسم را افزایش می دهد.